آقای استاندار! فریاد مازندرانیها ترجیحاً از ناتوانی شما و تیم مدیریتی شما نیست، بلکه تعرض به سرنوشت تلخی است که در سالهای گذشته محرومیت زردش را به تعبیر رهبری معظم در پشت برگهای سبزش مخفی نگه داشته بود و اینک که ...
اگر چه عمر مدیریت ارشد در مازندران کوتاهست و غالباً فرصت کافی به مدیران ارشد جهت تحقق برنامه ها و اندیشه هایشان داده نمی شود، اما با توجه به فرمولها و فنون آنالیز سلسله فعالیتها و نگاه فازبندی شده به یک مجموعه فعالیت، همواره امکان بررسی و ارزیابی واقعی و یا نزدیک به واقعیت یک پدیده فردی یا اجتماعی برای تحلیل گران وجود داشته و دارد!
در فولکلور ایرانی شعرها و حکم و ضرب المثل های زیبائی دیده می شوند که موید همین واقعیت های مشهودند و بطور نمونه می توان به موارد ذیل اشاره گذرا داشت:
مشت نمونه خروار است!
تو گفتی"ف" و من تا " فرح آباد" رفتم!
سر نخ را که پیدا کنیم، تا ته نخ را خواهیم خواند!
خشت اول چون نهد معمار کج / تا ثریا می رود دیوار کج!
سالی که نکوست، از بهارش پیداست / ماستی که ترش است، از تغارش پیداست!
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم / که عشق از پرده عصمت برون آرد ذلیخا را!
قصه ما و استاندار محترم مازندران، نسخه امروزی همین نگاههای تاریخی است و تقریباً هم می توان با مطالعه کارنامه یکساله خدمتی ایشان، تا ته قصه را خواند که ایشان مثلاً در پایان دومین سال خدمتی خویش، چه کارنامه ای را از خود بجا خواهد گذاشت؟!
کارنامه خدمتی آقای استاندار با توجه شرح وظایف قانونی و نیز عرف های موجود در مقایسه با سایر استانداران گذشته، می تواند از عناوین ذیل برخوردار باشد:
ردیف/ عناوین مواد عملکردی نمره کسب شده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱-میزان انجام کیفی و کمی وظایف ذاتی
۲-میزان قدرت هماهنگی اجرائی با مرکز
۳-میزان بکارگیری نمایندگان مجلس
۴-میزان رتبه جذب بودجه ملی برای استان
۵-تعداد کلنگ زنی پروژه های بزرگ اشتغالزا
۶-درصد اجرائی شدن مصوبات سفر هیئت دولت
۷-عزل و نصب شایسته سالارانه مدیران استان
۸-عدالت توزیع بودجه و اعتبارات در سراسر استان
۹-میزان عمل به وعده های داده شده به مردم
۱۰-میزان هماهنگی با نماینده رهبری و ائمه جمعه
۱۱-آمار افتتاح پروژه های اساسی در استان
۱۲-میزان جذب سرمایه بخش خصوصی در استان
۱۳-میزان قدرت احقاق حقوق مازندران و مازندرانی ها
۱۴-میزان قدرت افزایش نرخ رفاه و خدمات عمومی
۱۵-میزان حضور، ارتباط و گزارش دهی به افکار عمومی
۱۶-چگونگی حل معضلات اساسی استان مثل زباله، ترافیک و بیکاری
۱۷-میزان قدرت حسابکشی عملکردی از مدیران ارشد استان
۱۸-میزان تامین گرایش های متنوع امنیت در استان مثل امنیت اجتماعی، امنیت اقتصادی و...
۱۹-میزان قدرت جذب بودجه و اعتبارات استانی و درصد برگشت آنها به خزانه
۲۰-میزان استفاده از قدرت بالقوه چهره های ملی شده و تشکلات مازندرانی مستقر در تهران
۲۱- ......................................................................................................................
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جمع کل عملکردها نمره نهائی
حقیر راساً نمره ای را برای تیم مدیریتی استان لحاظ نمی کند و آن را به مردم و قضاوت افکار عمومی واگذار می کند و آنچه که من تعقیب می کنم کشف مصداق ها نیست، بلکه درج معیارهایی است که امکان ارزیابی آنها را برای همه تسهیل می سازد!
بلاتردید باید اعتراف کرد که جناب آقای مهندس طاهایی و تیم مدیریتی ایشان با کمترین حاشیه و حضور مصرانه در متن فعالیتها، دارای کارنامه قابل قبولی بوده و فارغ از هرگونه اغراق و یا سیاه نمائی، از تیم های قبلی مدیریتی دوره اصولگرایان بهتر عمل کرده و نمره قبولی گرفته اند!
اما نکته مورد نظر ما قبولی و یا همان موفقیت حداقلی نیست، بلکه ما در تکاپوی دریافت معدلی مطلوب برای جبران خلاء ناشی از نمرات پائینی هستیم که مازندران در دوره های گذشته دریافت کرده و خطر مشروط شدن آن را تهدید می کند!
آموزش، فرهنگ، رسانه ها، صنعت، معدن، کشاورزی، دامداری، جنگل، صیادی، باغداری، صنایع دستی، گردشگری، میراث فرهنگی، خدمات و رفاه، عمران، شهرسازی، ترافیک شهری و جاده ای و گزینه های متعدد دیگر، مظاهر عقب ماندگی ما هم در مقایسه با سایر استانها و هم در مقایسه با نیازهای استان محسوب می شوند و واقعاً دلخوش کردن به نمره های قبولی حداقلی، عاقلانه به نظر نمی رسد!
حالا اگر با این نگرش به عملکرد یکساله استاندار محترم و تیم مدیریتی ایشان بنگریم، به سرعت در می یابیم که چرا سطح انتظارات ما از مدیران ارشد استان تا این اندازه بالاست و اینکه چرا تا این حد تعجیل داشته و سیری ناپذیریم؟!
بنظر حقیر عملکردهای استاندار محترم و تیم مدیریتی ایشان در برخی از زمینه ها قابل قبول و یا قابل اغماض محسوب شده و در برخی دیگر از موارد قابل تامل می باشند و بطور جدی بایستی در جهت مرتفع نمودن موانع و نتیجه گیری مطلوب اراده کرد.
امروز مازندران در ردیف استانهای محروم از بیکاری و کم درآمدی رنج برده و خدمات شهری و رفاهی مازندران ناچیز است و در مقایسه با استانهای برخورداری همچون اصفهان و خراسان، مازندران قابل ترحم است و این اصلاً در شان استانی که در گذشته های نه چندان دور همتای آنان محسوب می شد، خوب نیست، ضمن اینکه ما استان پراستعدادی هستیم و در هر یک از زمینه های توسعه قابلیت های لازم را برای رشد و نمو همه جانبه داریم و این مسئله زمانی غیرقابل تحمل تر می شود که ببینیم استانهای درجه چندم گئشته مثل سمنان و کرمان و غیره نیز فرسنگها از دامنه نشینانی چون ما فاصله گرفته و قله پیمائی را در عرصه توسعه تجربه می کنند!
آقای استاندار! فریاد مازندرانیها ترجیحاً از ناتوانی شما و تیم مدیریتی شما نیست، بلکه تعرض به سرنوشت تلخی است که در سالهای گذشته محرومیت زردش را به تعبیر رهبری معظم در پشت برگهای سبزش مخفی نگه داشته بود و اینک که می خواهند برای نسل امروز کاری بکنند، متوجه این ضعف زیربنائی شده اند!
من هم قبول دارم که شما سوار بر خودروی فرسوده و قراضه مازندران، از سرعت مطمئنه برخوردارید، اما بحث ما لزوم تغییر این خودرو و جایگزینی خودروی مناسب با جاده توسعه و نزدیک شدن به سرعت استاندارد و قابل رقابت با سایر خودروهای مدرن است، چرا که اگر امروز کاری صورت نپذیرد، مطمئناً فردا دیر است!
صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه
استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم : info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
working();